چه کسی کارتون های غیرآمریکایی را کشت؟

به گزارش وبلاگ آپلود، واقعیتی که عموما به آن توجه نمی گردد این است که نه دیزنی قوی تر از قبل شده و نه انیمیشن های دیگر کشور های جهان ضعیف تر شده اند. این ما هستیم که تغییر نموده ایم و اجازه تسخیر بازار داخلی به دست کمپانی دیزنی را دادیم.

چه کسی کارتون های غیرآمریکایی را کشت؟

به گزارش گروه دیگر رسانه های وبلاگ آپلود، تاریخچه انیمیشن را از خود سینما قدیمی تر می دانند، اما چیزی که ما امروز با این عنوان می شناسیم، عمری تقریبا صدساله دارد. در اوایل دهه 20 میلادی، صنعت پویانمایی آمریکا با افراد تاثیرگذاری چون والت دیزنی و ماکس فلیشر که در استودیوهای خود سریال های پویانمایی فراوری می کردند، راستا استقلال سینمای پویانمایی را از سینمای رئال هموار کردند. البته این انیمیشن ها ابتدا به صورت فیلم های لایی فیلم سینمایی و پرنماینده اوقات نمایش، جای خود را در سالن های سینما باز کردند. به مرور آثاری به مجموعه های انیمیشن ها اضافه شدند که راهشان را از این شیوه نمایش جدا کردند. مهم ترین این آثار، سریال هایی با عنوان فلیکس گربه، بیرون از دوات، آلیس در سرزمین عجایب و کمدی های آلیس و همچنین مجموعه اسوالد خرگوش خوش شانس بودند. از تحولات مهم آن سال ها، خلق معروف ترین شخصیت پویانمایی تاریخ یعنی میکی ماوس بود و البته با شروع فرآیند صداگذاری در سینما، این صنعت سرعت بیشتری گرفت. شاید بتوان گفت اولین جریان جدی به وجود آمدن صنعت مستقل پویانمایی، ساخت نخستین فیلم سینمایی بلند پویانمایی به نام سفید برفی و هفت کوتوله در سال 1937 باشد که به سرعت شهرت بین المللی پیدا کرد و برای کمپانی دیزنی، سود کلانی به همراه آورد و در اکران سال 1938 حدود 2/4 میلیون دلار در ایالات متحده آمریکا و کانادا فروش رفت.

کارتون های والت دیزنی؛ رویایی، اشرافی، شاد و فردگرا

انیمیشن های والت دیزنی جذابیت های شاد، رویایی و احساس برانگیزی دارند. دیزنی یکی از مکاتب مهم انیمیشن در جهانست، اما مکتب های شاخص دیگری از جمله زاگرب در یوگسلاوی یا مانگا در ژاپن رقبای قابل توجهی برای آن به حساب می آیند. در کارهای والت دیزنی، طرح ها همه دایره وار و پر از قوس هستند. به عبارتی تا حد امکان در طراحی صحنه و شخصیت ها سعی شده که نقش ها گوشه دار نباشند؛ درست برعکس مکتب زاگرب. یک تست روانشناسی هست که جلوی افراد چهار طرح دایره، مربع، مثلث و مستطیل را قرار می دهند و از او می خواهند با این شکل ها نقاشی بکشد. کسانی که از دایره بیشتر در نقاشی شان استفاده نموده اند، افرادی احساسی به حساب می آیند و تاکید والت دیزنی روی دایره، از جهت برانگیختن احساس و رویاست. رنگ های شاد، خصوصیت دیگر کارهای والت دیزنی هستند. تیم برتون در ابتدای کارش از والت دیزنی اخراج شده بود چون فضاهای تاریک به سبک اکسپرسیونیستی را می پسندید. عروس مردگان نمونه ای از این کارهاست که به رغم قرار دریافت طراحی مدور آن در سبک والت دیزنی، به لحاظ رنگ و نور با آن تضاد داشت. در کارهای دیزنی رنگ ها با هم مرزهایشان را می سازند و خطی بین آنها به چشم نمی خورد. این دقیقا برخلاف مکتب مانگا و انیمیشن های ژاپنی است که خطوط به طور تعیین به چشم می آیند. در دیزنی حرکت مهم تر از نقاشی است. یعنی طراحی حرکت ها و طرز کش و قوس آمدن آبجکت ها اهمیت اصلی را دارند. در حالی که فریم به فریم انیمیشن های برخی مکاتب دیگر، در مقایسه با کارهای دیزنی، به تابلوهای حرفه ای نقاشی شباهت دارند. در دیزنی مرگ وجود ندارد و کاراکترها هیچ وقت نمی میرند. چشم و معصومیت آن عنصر مهم دیگری در کارهای دیزنی است. حتی شرورهای دیزنی هم چشمانی ابله دارند که به عبارتی شرارت آنها را از حالت خصمانه به حالتی طبیعی کاهش می دهد و به طور کل حجم بدی و تلخی جهان را می کاهد. دیزنی سلطان فردگرایی، نه تنها در انیمیشن، بلکه در تمام سینمای جهانست. مصرف کنترل شده محصولات دیزنی ممکن است اراده و اعتمادبه نفس مخاطب را بالا ببرد. اما غرق شدن در این جهان، او را تنها و خودخواه بار خواهد آورد. خصوصیات دیگر دیزنی اشرافیت و کاخ سازی در ذهن مخاطبان، به خصوص بچه ها است. اگرچه کمپانی والت دیزنی در تمام جهان شبکه پخش گسترده ای دارد و به غیر از انیمیشن، فیلم های سینمایی هم فراوری می نماید، اما در تلویزیون پیشروی دیزنی توسط دولت های مختلف کنترل شده است. به عبارتی به دلیل اهمیت تربیت بچه ها، دولت ها فیلترهای هوشمندی در برابر محصولات کودک قرار داده اند که بسیاری از کارهای دیزنی از آنها عبور نمی نمایند. به همین دلیل اگر والت دیزنی در سطح جهانی سلطان پرده های سینما باشد، در جعبه جادو چنین جایگاهی ندارد؛ هرچند انیمیشن آمریکا به هرحال در تلویزیون های تمام جهان هم کارهای پر مخاطبی داشته و میکی ماوس یا تام و جری نمونه های شاخص آن هستند.

بچه ها امروز ایران چه می بینند

برای بچه ها ایرانی دهه 90 کدام شخصیت کارتونی جذاب است. براساس یک نظر سنجی، شخصیت های کارتونی محبوب بین بچه ها ایرانی به ترتیب عبارتند از: 1. فروزن 2. مرد عنکبوتی 3. باب اسفنجی 4. شرک 5.پرنسس های دیزنی 6. دیو و دلبر 7. تام و جری 8. بن تن 9. پاندای کونگ فوکار 10. سیندرلا. البته بخشی از این محبوبیت ها وام گرفته از فضایی فرهنگی است که بچه ها ایرانی در آن آموزش دیده اند و همچنین تاثیر و جذابیت هر کدام از کارتون هایی که کمپانی های انیمیشن سازی آمریکایی در سال های اخیر خلق نموده اند؛ چنانکه دیده می گردد، هر 10 شخصیتی که در این فهرست نام شان آمده، کاراکترهای والت دیزنی هستند؛ در حالی که در دهه های 60 و 70 شمسی چنین نبود.

واقعیتی که عموما به آن توجه نمی گردد این است که نه دیزنی قوی تر از قبل شده و نه انیمیشن های دیگر کشورهای جهان از دهه 60 و 70شمسی ضعیف تر شده اند. این ما هستیم که تغییر نموده ایم و بدون هیچ کنترلی روی تربیت بچه ها مان، اجازه تسخیر بازار داخلی به دست کمپانی دیزنی را دادیم. باید اعتراف کرد تمام این شخصیت های ده گانه به وسیله بازار غیررسمی کپی ها و دانلودها برای بچه ها ایرانی جذاب شده اند که این نشان از انفعال محض در مدیران فرهنگی و آموزشی ایران طی سال های اخیر دارد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "چه کسی کارتون های غیرآمریکایی را کشت؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چه کسی کارتون های غیرآمریکایی را کشت؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید